ذی حق (حَق ق) صاحب حق. سزاوار. محق ، برحق. مقابل مبطل: ذی حق بودن در ادعائی یا نبودن ادامه... صاحب حق. سزاوار. محق ِ، برحق. مقابل مبطل: ذی حق بودن در ادعائی یا نبودن لغت نامه دهخدا
ذی حق خداوند، دارا، صاحب، مالک، حقدار، محق ادامه... خداوند، دارا، صاحب، مالک، حقدار، محق فرهنگ واژه مترادف متضاد